تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

ااااااه کلی وقت بود در اینجارو گل گرفته بودن یه مشت هم کاه روش...
چه خبر بود این مدت؟ من که هیچی..۲ تا تصادف...کلی امتحان مسخره و نتایج مسخره تر...از این به بعدش هم زیاد خبری نیست:یه تولد...چند بار اسکی...اخر بهمن هم ۳ روز کنسرت که از همین حالا باید بشینم(بدترین کار!!) و تمرین کنم...
راستی بهار هنوز به اون تنوع نرسیدم...هنوز نمیدونم چی میخوام تو هم که جامعه شناس و کلا مخی!!چیزی بهم نگفتی. اشکال نداره..یه کاریش میکنم.باز تو ارزوی تازت رو گیر اوردی اما من چی؟
دلم یه تیکه جنگل میخواد که بره برسه به دریا و یه کلبه دنج که ۷ـ۸ تایی بریم اونجا حالش رو ببریم...اما به قول تو  اخر تعطیلات میمونیم همینجا...
 فکر کن...اخر خندست که من به علیداد بگم امسال ولنتاین خونه باش بهت زنگ میزنم:)))
اما بهر حال چیزی که مهمه اینه که چیزی مهم نیست!!(نخندین بهش فکر کنین)
اگه یه روز بگم از این حکایت
   که به تو کردم عادت
         دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
                                                     ...رفاقت!!
--------------------------------------------------------------------------
p.s:برای اشنایی بیشتر با اقای مهاجرانی یه سری به اینجا بزنید!!
نظرات 40 + ارسال نظر
ملوکی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:20 ق.ظ

من که میدونم . میگی نه نگاه کن. آره بابا بی خیال گربه . منم ولنتاین الافم یکی هم به من زنگ بزنه!!! و اون کسی نیست جز یعقوب

تو و الافی؟!؟!شوخی نکن...

سارا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:35 ق.ظ http://saara.persianblog.com

سلام بابی جونم
غصه نخور...بیا اینجا هوار تا ولنتاین برات جور می کنم خودت انتخاب کنی !
بعدش هم ولنتاین که فقط مال اونهایی نیست که عاشق هم هستند ! اینها به مامان باباشون و دوستاشون هم کادو می دهند ! برای همین برو مثل یه دوست خوب برام یه کادوی حسابی بخر چون سلیقه ات که خیلی خوبه ( تجربه ثابت می کنه) !!!!
منم یه تصادف کردم با کلاسهای گند و با آزمایشگاه شکنجه آور !!!
و در آخر : بارونو دوست دارم هنوز......
دلم برات خیلی تنگیده

بهار شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:09 ق.ظ http://khaatoon.blogsky.com

خیلی بد شد ،این همه وقت ...همه چی تعطیل...
تو چقد تنوع طلبی ؟با این همه کار متنوع.....
ما رو کنسرت دعوت میکنی..؟
آرزوهای تازه همیشه هستن ولی ترس یه مانع بزرگه ...و اگه یه روز بشه به ترسهام غلبه کنم...آره....یعنی رسیدم.
با این جمله ــ هیچی مهم نیست ــ اساسآ موافقم.
در مورد ولنتاین ،خیلی باحالی. :))) .
من با سارا موافقم .فقط مال عاشقها نیس که .
د رآخر : صورتک خجالت!

نگار شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:24 ق.ظ

اگه یه روز برسم به حقایق میشم خدای عاشق...
برای مامی گلت یه دسته گل رز بخر برای ولنتاین:) چی از این بهتر؟ منم میخوام امسال برای بابام یه چیزی بگیرم:)...
این همه تنوع داری بازم میخواهی؟ فکر کنم لازم به پرسیدن نیست که سلامتی. همین که اومدی نوشتی یعنی هستی و تصادف مهم نبوده...
خوش باشی ان شاالله همیشه آقا بابک.
خدانگهدار.

*ستاره قطبی* شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:30 ق.ظ http://sabr-omid.blogsky.com

سلام
چقدر آمار تصادفات زیاد شده !

صدر شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:10 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !‌
چه سهم زیبایی !

امیرحسین شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:07 ب.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

حضورا حالت رو میگیرم!!

بهروز وثوق شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:41 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
به ما سر نمیزنی بی معرقت شدید
راستی دلت اومد من لینک شوما رو دادم شوما به من لینک ندی:)))

پیام شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:09 ب.ظ http://www.realneuos.blogsky.com

اره همچی از این عادت که ترکشم موجب مرض.....از امتحان ها هم نگو که حالم بهم می خوره اه ه ه ه ه

پونه - ایران دخت شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:07 ب.ظ http://www.pooneh.persianblog.com

ببینم امتحانا رو خراب کردی؟ مگه تو ساز هم میزنی ؟ جریان کنسرت چیه دیگه؟ میدونی کلا سر درنیاوردم چی گفتی...فکر کنم حسابی حوصله ات سر رفته...

اولی:بله!
دومی:بازم بله!!گیتار
سومی:کنسرت دارم هم به عنوان نوازنده هم خواننده!!
چهارمی:اره خیلی!!

[ بدون نام ] یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:38 ق.ظ

اگه یه روز بگم از این حکایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
...رفاقت!!
اگه یک شب ب

بی خیال یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:44 ق.ظ

اگه یه روز بگم از این حکایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت
...رفاقت!!
اگه یک شب برسم به حقایق میشم خدای عاشق
میگم رازتو به ستاره دریای مغرب ... دریای مغرب

این تنها حرفی بود که دوست داشتم الان بگم و دقیقا مثل شنیدنش برام شیرین بود

شقایق یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:59 ق.ظ http://BlueCopse.com

اولا که اینجا چرا پینگ نشده بود ... ؟! من شاکی شدم ... !
بعد هم اینکه منم برگ چغندرم دیگه ... ؟! از تو دیگه انتظار نداشتم بابک ... !
فعلا همین ... !
آها ... عادت بده ... چون باید تَرک بشه ... تَرک عادت هم که میدونی چیه دیگه ... یه چیزی تو مایه های بیماری ... یا همون مرض ... !

چرا؟مگه چی شده؟!؟!

سارا یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:00 ق.ظ http://tanhaeiesara.blogspot.com

اگه یک شب برسم به حقایق میشم خدای عاشق
میگم رازتو به ستاره دریای مغرب ... دریای مغرب
.....
زندگیست عزیز کاریش نمیشه کرد..

بی خیال مهم نیست یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:32 ب.ظ

وقتی من میگم مهمه حتما مهمه
خودت اول از ادم حرف میکشه بعدش که نوبت خودت شد میگی بی خیال مهم نیست
اصلا نمیشه بات deal کرد

بازم i missed u :(
دلم پیش دلت مونده تو زندون رفاقت !

زهرا یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:16 ب.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

اخجون نوشتی :) ................ بچه حرف گوش کن ....... دیگه امدم اینجا دلم نگرفت :) ...... ۲ تا تصادف o: (بیشتر بودنا .... ماشین بدبختو پکوندی (دو نقطه دی) ) ....... راستی .... اوم .... بیخیال :) ......... !

فخرالزمان یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:19 ب.ظ

ما با یعقوب و ملوک و کبی قرار گذاشتیم ولنتایمن بریم کافی شاپ و کم نیاریم((((:

سمن دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:20 ق.ظ

اااا بابک! یه پا هنرمندی!هم خواننده هم نوازنده! منم میخوام بیام:((:((منم خبر!:(((((((((

امیرحسین دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:04 ق.ظ http://amireghlimi.blogsky.com/

بابک اون لینک پایین صفحه رو بردار....این یه مورد رو مطمئنم دروغه.....
راستی مرگ!!!

خبر خبره حتی اگر دروغ باشه...حالا تو چرا سنگ این مردک رو به سینه میزنی؟!؟!

الهام دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ

واقعا موافقم. هیچی مهم نیست

شیما سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ق.ظ http://shimshim.persianblog.com

سلام بابک :)
بیا بعد بگو آمریکا بده ... آقا این سارا میخواد برات یکی که چه عرض کنم میخواد هوارتا برات پیدا کنه :)) نمیدونم چرا از این دست به خیرها واسه من نداره ... راستی با این آهنگ دریای مغرب قمیشی بدجور حال میکنم نمیدونم چرا ولی عاشق این یه تیکشم :) ساری که دیر شد نظر همش تقصیر Blogrolling بود :( موفق باشی.

نگار سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:44 ق.ظ

اینجا رو چرا دو هفته بعد از اینکه آپدیت میکنی پینگ میکنی؟
لینکی که دادی کار نمیکنه.
بای

شقایق سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ

نگار جون من پینگش کردم ... بابک گناهی نداره ... ! D:

کیمیاگر چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:49 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک جان،
وااااااااااای چه خوب شد که نوشتی.
دلم تنگ شده بود...
این جا هم کارهای روزمره یکی بعد از دیگری.
چه آرزوی قشنگ و دوست داشتنی ای داری. من هم دلم خواست...
ایشالا زود زود بیایی این جا و باز هم کلی خوش بگذرونیم.

ره نشین جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:07 ق.ظ http://rahneshin.blogsky.com

سلام
مرسی از متن زیبایت
دوست من میخواستم خبر راه افتادن وبلاگمو رو به شما بدم و در صورت تمایل باهم تبادل لینک داشته باشیم
امید دارم دوستان خوبی باشیم و بلاگر های خوب تر
بهر حال موفق باشی و حق یارت
باز هم بهت سرمیزنم

*ستاره قطبی* جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:02 ق.ظ http://sabr-omid.blogsky.com


.سلام.
انگار یادمون رفته که تنها کسی که حاضر نشد به ملت دروغ بگه همین مهاجرانی بود.
مهاجرانی کسی بود که صادقانه کار میکرد...
به نظر من حساب مهاجرانی از بقیه جداست.
مخلص کلام:
اولا که این موضوع هنوز ثابت نشده.
دوما حتی اگه صحت هم داشته باشه ...هر کسی یه نقطه ضعفی داره ...اینم اینجوریه!!!!
این یک موضوع خونوادگی و کاملا شخصیه.
هــــــــــــرچـــی باشـــــــه بهتر از خیــــــــــانتـــــــــــــه.
نتیجه گیری:
۱) زود قضاوت نکنیم.
۲) فرموش کـــــــــــــــــــــــــار نباشــــــــــــــــیم.

****************************
خوشحال میشم که به من سر بزنی.

محمد جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:33 ب.ظ http://memet.blogsky.com

سلام ........ بیخیل میخیالی بابا. ....... گل بگبرن این بلاگ اسکای رو راحت شیم ............ به امید دیدار ....... لاگتون توپ

سحر جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:09 ب.ظ http://ghoroob.blogsky.com

تصادف
امتحان
ولتناین ولی چیزای خوبی هم بوده مثل اسکی تولد شانس اوردی جای من نیستی

خودت میدونی شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:16 ب.ظ

والنتاینت مبارک گوگولی (بوس بوس)

کیمیاگر شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:08 ب.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک جان،
Happy Valentine's Day
شاد و خوش باشی...

سارا شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:41 ب.ظ http://saara.persianblog.com

ماچ و بوسه بازاره اینجا گویا....خوب ما هم بازی...ولنتاینت مبارک....دمت سه چارک....بوس و موس و همه چی .....
ممنون از اینکه به یادمی همیشه در سخت ترین شرایط زندگیم....مرسی بابک ولی باورت نمی شه که چقدر شکسته ام.

کیوان یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:54 ب.ظ http://shoma.blogsky.com

بابک جان اگه درست متوجه شده باشم ظاهرا داغداری. امیدوارم که اون چیزی رو که تو اون یکی وبلاگت خوندم حقیقت نداشته باشی ولی ..... تسلیت میگم.

ماه مهر دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:40 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام آقا بابک.
والن تاین مبارک...
خوبی شما؟!
شما هم که مثل امیرحسین !!!! ..
خوب اینم از حسن دوستی خوبه که آدم مثل هم میشه
موفق باشی...

سارا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:41 ب.ظ http://tanhaeiesara.blogspot.com

همیشه حرفی برای گفتن هست.. گرچه توش پر درد باشه

مینا دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:41 ب.ظ http://dehkadeh2.persianblog .com

بابک جان سلام...امیدوارم خوب باشی...اگه دوستی زندون نداشت خیلی خوب میشد!

نیلوفر دوشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:11 ب.ظ http://jensiyat-e-gomshodeh.blogsky.com

بابک جانم دلم هم برای خودت و هم برای بلاگت تنگ بود اخوی!آقا این جریان کنسرت چیه؟؟؟

پونه - ایران دخت سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ق.ظ http://www.pooneh.persianblog.com

سلام و سلام و والنتاینتون به خیر و از این حرفها که بگذریم میخواستم راجع به این عکس بپرسم . میخواهی رای بدی؟ میشه علتش را بدونم؟ جدی میگم

به خدا این تبلیغ مال من نیست مال بلاگ اسکای هست...منم والله راضی نیستم....

خودت میدونی سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:55 ق.ظ

دلبرکم چیزی بگو ......... اخ دیروز کلی حال کردم باهات حرف زدم (خجالت) .......... بوس بوس .... فعلا

زهرا سه‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:02 ب.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

فکر کن ( با لحن بعضیا ) ......... بدو بنویس

تربچه چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:43 ق.ظ

بابا خوب شما که کردین عادت تو زندون مندونو خلاصه این مسائل چرا کارو به بلاگ کشوندین .؟؟؟؟ بابا من دیر رسیدم ماچا تموم شد؟ یالا یالا ما ماچ می خوایم یالا.... منم ولی با این حال تو اون بازی راه بده عادت رفاقت و دلم پیش دلت و خلاصه این چیزا(دو نقطه ایکس)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد