تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

Touch me,it's so easy to leave me
all the love with the memory of my days in a sun
تو هم رفتی...
تو رفتی و من باید خیلی چیزا یاد بگیرم،تو رفتی و من فهمیدم اینده یه لغت پوچه مثل تو،تو رفتی و من خیلی چیزا رو از دست دادم،تو رفتی و خیلی چیزارو با خودت بردی،تو رفتی و شاید من رو با خودت بردی،تو رفتی حس من رو بردی، تو رفتی و من خودم رو فراموش کردم،تو گفتی  میری و من یک فیلم دیدم،یه فیلم طولانی که قسمتی از خودم بود،تو رفتی و خیلی چیزا برام موند،تو رفتی و شعرای ابی رو با خودت بردی یادت که هست؟تو رفتی و من باید با فکر بودنش زجر بکشم،تو رفتی و من باید خیلی چیزایی که برام زجرآوره رو تصور کنم،تو رفتی و شک برام گذاشتی،تو رفتی و یه تیکه از شهر برام ورود ممنوع شد،تو رفتی و دیگه حالم از آریان بهم میخوره همینطور از خیریه،از فدک،از آخر دنیا،از...از تو از خودم،تو هم رفتی...
تو رفتی و به راه تو هنوز چشم انتظارم
نمیخوام تا بدونی تو هنوزم بیقرارم
شب رفتن برای من به معنای تباهی بود
من عاشق تموم کردم که عشق ما خدایی بود

نظرات 40 + ارسال نظر
علی وثوق سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:32 ب.ظ http://alivosogh.blogsky.com

سلام با بلاگت کلی حال کردم میشه لینک یا لوگو من بزرای
مرسی

ننرچه سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:52 ب.ظ

رفتی و از رفتن تو
قلب آیینه شکسته
کوچه ها در حسرت شب
پنجره ها همه بسته
همیشه برای شنیدن حرفهای نگفته ات وقت دارم. منم بهتر از تو نیستم... غم زیاد دارم برات بگم...می خوام که بهتر از چیزی که الانه باشیم.

شیما چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:52 ق.ظ http://طلوع

تو رفتی اما یاد تو هنوز اینجاست !

سارا چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:04 ق.ظ http://saara.persianblog.com

باز زدی به در عاشقی؟ ای ای ای
من تموم شد امتحانام...دارام رام...دیریم ریم...

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:08 ق.ظ http://solh_unity

:( عذاب تا کی پسر؟ تا کی میخواهی خودت رو شکنجه بدی؟ حالا این رفتن رفتن اون باشه یا اون یکی که عزیزترینت بود یا هرکی و هر چی... خودت نمیخواهی والا میشد... شایدم نمیشه... واقعا یعنی نمیشه؟؟؟...:|
آقا من میخوام سرم و بکوبم به دیوار... اگه واقعا نمیشه که من... هیچی اصلا من حالم خوش نیست... بیخیال بای
نه یه چیزی میخوام بگم: یه کمی سفت باش. سخت باش. یه کمی فکر کن به خود رنجی که به خودت میدی. is it worth it???? من اصلا هیچی نمیدونم دیگه درباره این چیزها بهتره خفه شم... همین...
بای

زهرا چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:17 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

این بالایی نمیدونم کیه ولی باش موافقم ....... بابک به این چیزا فکر نکن ...... میدونی فکر ادمو داغون میکنه .......... همه ادما با امدن و رفتنشون یک چیزایی را میکنن نشانه خودشون ....... تا وقتی هستن ادم با اون نشانه ها حال میکنه وقتی میرن اون نشانه ها میشه عذاب واسه ادم ........ میدونم این حرفا دیگه گذشته ولی این کارو با خودت نکن ...... if u want anything just go for it and if u don't then stop hurting yourself ......... دلم نمیخواد به این حرفا بگی نصیحتایی که همه فقط میگن ولی قبولش ندارن ............ میدونم که خودت بهتر از هر ادم دیگه ای میدونی جنس حرفایی که گفتم فرق میکنه ....... دلم میخواد بفهمی از ته دل ناراحتم که داری با خودت اینکارو میکنی (نکن بچه جون نکن ....) فکر کن ..... خودت گفتی زندگی ارزش این همه عذاب را نداره پس تمامش کن عزیزم ........ من وقتی یک همچین چیزایی را مینویسم دلم میخواد هیچکس بهم چیزی نگه ولی اینبار احساس کردم باید اینارو بگم ......... یکم فکر کن :* (فکر سازنده ..... نه فکرایی که بدتر ادمو داغون میکنن)

خارج از بحث:
- دیروز دو تا شیشه سنگین از بالا خوردن تو سرم مثل این کارتونا هست که جوجه دور سرشون میاد همونطوری شدم .... گفتم یکم بخندی دلت باز بشه ( فکر کن ..... من یک ضربه احتیاج داشتم تا عقلم برگرده سر جاش :دی )

- یک چیزی شده یادم بیار بعدا بگم کلی بخندی

- کاشکی الان 17th agust بود (اگه میشد چی میشد ؟!؟)

مواظب خودت باش:* (باشه باشه ) ........ بابای فعلا

بهار چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:42 ب.ظ http://khaatoon.blogsky.com

به قول خودت بابک...خاک و خونه اینجا :(
تلخ ولی لاجرم!
سریعترین و ساده ترین راه برای انحراف فکر از عشق و دوست داشتن و یک ارتباط عاطفی که به هر دلیلی کارکرد خود را از دست داده و از مرحم بودن دور و به زخم شدن نزدیک شده فقط و فقط امدن یک عشق تازه است.
اینم برا اینکه دردت تسکین پیدا کنه . :(

امیرحسین-رهگذر ثانی چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:54 ب.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

عزیزترینم میدونی که میدونم چی میکشی!نا سلامتی همزادی گفتن اما میدونی من ازت بیشتر انتظار دارم و میدونم که درستم انتظار دارم....
درسته که...

واش کن..باهات حرف بزنم بهتره....

هوا هوای سیاهیه!!

نوشین ... چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:25 ب.ظ

سعی کن برش گردونی ... خودتو میگم ... ! :X

پویان پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:00 ق.ظ

باید خودت درستش کنی....

زهرا پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:28 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

وقتی بهم اصل جریانو گفتی فقط شوکه شدم ...... همین ...... از حرفایی که اون بالا زدم متاسفم ....... ولی گذشت دیگه ....... درستش کن خودت ...... منم هستم همیشه (خودت که بهتر میدونی)

سحر جمعه 1 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:38 ب.ظ

salam babak joonam : azizam hamishe in oomadana o raftana hast chizi ke moheme ine ke ghavyb ashy o betooni az tajrobehash too rabetehaye badi estefade koni va motmaen bash ke mitooni

ننرچه شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:11 ب.ظ

با این بهار خانم موافقم
آقا سور ماشینتو بده

[ بدون نام ] شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:53 ب.ظ

بلیسم تورو خوردنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سارا یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:51 ق.ظ http://saara.persianblog.com

آقای خوردنی (به قول این بالایی ) ...واااای مردم از خنده !!!!
بسکه کیوت هستی لابد تحویل نمی گیری عمو !!!
نا سلامتی Graduation بنده بود دیروز !! اومدن خودم به خودم تبریکات صمیمانه ابلاغ کنم !!

سارا یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:11 ب.ظ http://saara.persianblog.com

من نگرفتم :)) :))
ولی عوضش چون می خواستم از فک و فامیل مامانم ایراد بگیرم همش تو رو مثال زدم و گفتم: بابک میل زد ....TEXT زد و خلاصه ترکوند !!!!
اگه زیادی حرف بزنی میرم می گم دروغ گفتم هااااااااا !!!
دلم برات تنگ شده دیوانه جان

کیوان یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:55 ب.ظ http://www.81kiha.persianblog.com

و آخرین برگ سفر نامه باران اینست : که زمین چرکین است.
خدایا میشه یه روز همه ما از این غمی که ما رو گرفته خلاص بشیم...............اون موقعه که دانشجو نبودم با خودم میگفتم این دانشجو ها چه مرگشونه که همش غصه دارن و یا چرا این قدر دانشجو هر سال خود کشی میکنه. بعد که خودم اومدم دانشگاه نظرم عوض شد.امیدوارم اونقدر قوی باشم که کارم به جا های باریک نکشه.

زهرا یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:17 ب.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

:)))))) ....... از کی تا حالا خوردنی شدی :))))) ...... دیدی ضایع شدم به قول خودت ):

نازی یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:51 ب.ظ

امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام
به سلام عرض شد آقای خوردنی....
طرفدارهات زیاد شدن!

سمن دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:05 ق.ظ

اون رفت اما اعتقاد دارم خیلی تجربه ها از حضورش و بودنش و همینطور رفتنش بدست آوردی!اما زمان میبره تا به روال عادی برگرده!راستی من سفر نمیرم.اونا میان!

ذهن سیال دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:21 ق.ظ http://sayal.persianblog.com

من نمی‌تونم نظری بدم... چون بستگی به نوع ودلیل رفتنش داره.

کیمیاگر دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:19 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک جان،
خیلی زیبا و دلنشین بود.
ای ول...

[ بدون نام ] دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:03 ق.ظ http://solh_unity

از کی تا حالا بستنی شدی؟:))))) :))))

زهرا سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:05 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

بابک s-: ( همان چیزی که ازش میترسیدم داره سرم میاد ............ کاش میشد بمیرم ): ...... میشه به نظرت؟!؟)

سارا سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.sara8.com

تو رفتی و من همچنان پشت این پنجره بسته به انتظارات نشسته ام.........

الهام پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:18 ق.ظ http://elham76080.persianblog.com

خیلی وقته اینجا نیومده بودم(خیلی جاهای دیگه هم نرفته بودم)./الهامی(من یه همچین احساسی دارم ٫ اما نمیدونم به کی ٫ به چی٫ یاشایدم اشتباه میکنم٫دلممیخواد داشته باشم!)

مینا پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:52 ب.ظ http://dehkadeh2.persianblog .com

... عمرن اگه لنگتو پیدا کنه !! ...

کیمیاگر جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:47 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک جان،
کجایی؟
چرا نمی نویسی؟
زود باش دیگه تنبلی بسته...

شیما جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:00 ق.ظ http://طلوع

بابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک من فکر میکردم این آهنگ و برداشتی بابا :(( ولی خسلس قشنگه بذار باشه :)

آسوده جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:08 ق.ظ http://asoudeh.persianblog.com

سلام.آقا من هر دفعه این بلاگ میام کلی سر نظرا میخندم :))خوردنیی:)))آخ جون سارا هم میاد اینورا کلی سور میگیرم ازش سر لیسانس:)))همدست میشی؟؟؟

آرمین جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:33 ب.ظ http://81kiha.persianblohg.com

ایول خیلی حال کردمممممممممممممممم

سارا جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:23 ب.ظ http://saara.persianblog.com

کجایی ؟؟ از زلزله جان سام به در بردی؟؟
نکنه ترسیدی قایم شدی؟؟ اخی....بیا بیرون...فصل بستنی تموم می شه به درد نخور می شی ها !! حالا ببین کی گفتم ! آهان ! بلیط کنسرت می گیری ! مهمونی می گیری....وقتت را خالی می کنی ...و همه اینها چون من ۲۱ جون دارم میام ...شش و نیم صبح تهران نورانی می شه !!
من بسی از این سیستم کامتها حذ (؟) فراوان می برم !!!

نازی جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:55 ب.ظ

زلللللللللللزله
ما میمیریم قبل از اینکه خورشید و ببینیم

زهرا شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:25 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

دیدی نزدیک بود به قول خودت از دستت راحت بشم ولی نشد :) ( باشه باشه ...... ) ............. مواظب خودت باش :*

هدی شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:24 ب.ظ http://www.ripero.persianbolg.com

دوست عزیز سلام وب بسیار زیبایی داری موفق و موید باشی تا بعد یا حق

زهرا یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:55 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

سلام دوسنت عزیزم ... وبلاگ خیلی خوشگلی داری .... به مال من هم سر بزن ..... با تبادل لینک موافقی؟!؟

علیداد یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:14 ب.ظ

بابک تورو سر جدت یه لینکی امضایی چیزی هم به من بده :))))نمیدونم چرا امروز هوس کردم کامنت بدم!!!باز بدن غر نزنی که چرا کامنت نمی ذاری!؟!

زهرا دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:51 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

بابک الهی من بمیرم ...... خیلی خنگم بخدا ....... اخه اینقدر ذوق زده بودم که نمیشد (اخرش هم بت نگفتم جریان چیه ) :*

یکی یدونه دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:16 ق.ظ http://www.ali-siavand.blogfa.com

سلام
خوشحالم که وبلاگتو دیدم
همیشه منتظرم

ساحل جمعه 7 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 01:51 ب.ظ

من الان خودمو مرده میبینم نظرا واسه چند سال پیشه اواه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد