خدای اسمونا خدای کهکشونا
برس به داد دل عاشق ما جوونا....
هی بالاخره ۲۱ ساله شدم.هر سال بهتر از پارسال!!دیشب هم که مهمونی خیلی خوش گذشت اگرچه خیلیها خواب بودن!!همه لطف کردن اومدن از اریا و سارا گرفته تا علیرضا و نازگل .کادوهای خیلی خوبی هم گرفتم ولی بهترین کادوم رو از مریم گرفتم.دیروز عصر از مکه زنگ زد و بعد از تبریک بهم گفت هر ارزویی میخوام بکنم شب میره برام نماز میخونه.
از بچه های دانشگاه هم فقط پنجتاشون یادشون بود که ازشون ممنونم.
بهر حال یک سال دیگه هم با تجربه های ریز و درشتش گذشت و یه سال دیگه بهش نزدیک شدم تا خدا چی بخواد.این هفته هم همش دوباره سگ دو باید بزنم تا یه ماه برم بلاد کفر.خدا به داد برسه که این ترم موقع ثبت نامش نیستم.ترمهای قبل که بودم چی شد که این ترم هم نیستم.
امشب هم خونه علیرضا مهمونم اونم یه مهمونی باحال خدارو شکر تا حالا که خوش گذشته...