بهار بهار باز اومده دوباره
باز تموم دلها چه بیقراره
اما برای من دور ز خونه
بهارا هم مثل خزون میمونه
هیییییییییییی...بالاخره کار گذرنامم دقیقه ۹۵ درست شد و امشب یعنی در اصل فردا صبح ساعت ۴ مسافرم.هیچ وقت انقدر از رفتن خوشحال نبودم چون خیلی این دفعه گیر دادن و به مشکل برخورد کارام....
اما بهر حال بازم یه سال دیگه نه چهارشنبه سوری هستم و نه سال تحویل.یاد امسال به خیر که حتی نفهمیدیم کی سال تحویل شد فقط به رقص گذشت...
دمول همه بچه هایی که دیشب اومدن و این دو تا که الان هم اینجان(
پیام و
امیر حسین) گرم...ترکوندین رفقا.ان شالله از اونجا هم میام مینویسم اما به سختی!!
مراقب خودتون باشین و ان شالله سال خوبی داشته باشین...احساسات و قلب و این حرفها!!!
دست بده در دست یار
خنده بزن بر بهار
غم رو فراموش بکن
میگذره این روزگار....