تو زندگیم یه تصمیم گرفتم که خیلی تاحالا تاوانش رو دادم،اما خیال منصرف شدن ندارم.دوست دارم مثل بابا باشم.خیلی موقعیت پیشرفت داشت،اما هیچ وقت خودش رو نفروخت.خیلی میتونست بره جلو،اما از خودش جلو نزد.همینه که وقتی رفت، زمین و زمان سوختند.برام خیلی مهمه که بجای اینکه از بودنم لذت ببرند و ببرم،از رفتنم بسوزند.خیلی برام مهمه که فقط یه نام نیک ازم بمونه،همین و همین.برای همینه که نمیخوام مثل بقیه باشم،بقیه ای که شامل انواع بدیها هستند،اما نهایتا میگن که اونا برندند.دوست دارم ببازم،اما پاک ببازم.دوست دارم بازی بقیه رو ببازم نه بازی خودم رو.هنوز هم میگم:....
منگر به هر گدایی،که تو خاص ازآن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
بادرود.یک دانشجوی کامییوتر۳۰۰۰۰بیننده و وبلاگ بی رنگ ورو کمی درست بنظرنمیاد؟
بابک .. رفیق جان برات دعا می کنم اونطوری که میخوای باشی..!
عالیه که همچین تصمیمی داری:)حتما هم میتونی مثل پدرت باشی:)
خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش ـ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر ـ نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس ـ بودش ز هر طریقی طرب و خمار دیگر !
امیدوارم به هدف والایی که داری برسی ........همواره به خدا توکل کن و این را مد نظر داشبه باش:
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
یا علی