تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...


ویگن


قد و بالای تو رعنارو بنازم
تو گل باغ تمنا رو بنازم
تو که با عشوه گری
از همه دل میبری
منو شیدا میکنی
چرا نمیرقصی...



ویگن هم رفت.

من هنوز خواب میبینم که دوره دوره وفاست
که اعتبار عشق بجاست ،دنیا به کام ادماست
من هنوز خواب میبینم که این خودش غنیمته
برای دیگرون یه خواب برای من حقیقته
هنوز تو قصه های من رنگ و ریا جا نداره
دروغ نمیگن ادما،دشمنی معنا نداره
هنوز تو قصه های من هیچ کسی تنها نمیشه
کسی به جرم عاشقی خسته و تنها نمیشه
هنوز توی دنیای من هر ادمی یه عالمه
گل رو نمیفروشن به هم،گل مثل قلب ادمه
من هنوزم خواب میبینم اما برای کی بگم؟
وقتی که باور ندارن به این جماعت چی بگم؟

سوته دلان یکی یکی تموم شدن
سوته دلی نمونده غیر از خود من
کسی که عشق و غمو فریاد بزنه
حقیقت ادمو فریاد بزنه...