تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

موج نو

 

پرسپولیس قهرمان شد، چون تیم منه، چون انرژی مثبت صدهزار نفر داخل استادیوم و میلیونها طرفدار بیرون اون رو می گرفت، چون چاره دیگه ای نداشت، چون خیلیها می خواستن که هر تیمی قهرمان بشه به جز اونها، چون...
همه اینها دلایل محکمیه برای موفقیت یک تیم، اما پرسپولیس محکوم به قهرمانی بود به خاطر چیزی دیگر.ما ایرانیها خوش پیشباز و بد بدرقه هستیم، بخصوص اگر طرف با ما خیلی فرق داشته باشه یا بخواد عیبهای ما رو به ما یادآوری کنه.پرسپولیس قهرمان شد، چون طرز فکر افشین قطبی باید برنده بشه، بالاخره تو این مملکت باید گاهی یه تکونی خورد، گاهی باید از لجن در اومد.پرسپولیس قهرمان شد که ما یاد بگیریم شعور، ادب، تواضع، فکر، واقع بینی، شجاعت، امید، سادگی و ... هم باید جایی در زندگی ما داشته باشه.فرهنگی که قطبی با خودش وارد فوتبال ما یا حتی از اون فراتر، وارد فرهنگ کوچه و بازار ما کرد، خیلی وقت بود که فراموش شده بود.هیچ وقت موقع شکست مثل امثال دایی اون رو به داور، یا مثل قلعه نویی ها، به دستهای پنهان!!، یا مثل حجازی ها به بازیکنان و ... نسبت نداد، حتی روزی که حریف از روشهای ناجوانمردانه برای برد استفاده می کرد، خودش رو مقصر می دونست و به مربی حریف تبریک می گفت.پرسپولیس قهرمان شد که ما بفهمیم به جای باندبازی و زیرآب زدن و دور زدن، می شه با تلاش و فکر و امید به موفقیت رسید.طرز فکر و حتی ادبیات قطبی چیزیه که ما به اون احتیاج داریم، تو هر لحظه از زندگیمون، چیزی که خیلیهامون فراموشش کردیم و همرنگ جماعت شدیم.پرسپولیس قهرمان شد تا همیشه شیوه کثیف امثال سپاهان، دفاع محض و دل بستن به ضد حملات، پیروز نباشه، که بشه با شجاعت حمله کرد و به جام یورش برد، حتی اگر این باعث گل خوردن بشه!
حالا هم معلوم نیست چی میشه، آیا امثال استیلی که به عامی بودن عادت کرده اند باز هم به ما ثابت می کنند که اینجا ایران است، یا اعتماد به این پدیده جدید و همکاری با او (که خیلی هم بعید است) آغاز تغییری در ما ست؟


پ.ن: حتی حضور یک موز با لباس زرد رنگ در کنار من هم باعث نشد که دقیقه ۹۷، خدا رو نبینم!!!