تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

زلزله یا ولوله

زمین نلرز مردم دارن از سفر برمیگردن
زمین نلرز مردم دارن میرن خواستگاری
زمین نلرز مامان میترسه
زمین نلرز من دارم مدار منطقی میخونم!!!
زمین نلرز مردم رفتن کوه
زمین نلرز ما طبقه دوازدهم هستیم
زمین نلرز...توروخدا دیگه نلرز من درس دارم!!!
زلزله هم با همه ترس و لرزش و البته خنده هاش گذشت.فقط بازم به هممون یاداوری کرد که چقدر ضعیفیم و ناتوان.
آخ که امتاحانا نزدیکه و بازم بابک گیج و ویج میزنه!!
راستی از همه عزیزان و دوستان خاله زنک استدعا دارم اگر هرگونه سوالی براشون پیش اومده یا به چیزی مشکوک شدن مستقیما از خودم بپرسن و نه اینکه پیغام و پسغام بفرستن و ...اصلا بهتره انقدر خاله زنک بازی در نیارین و انقدر به کار دیگران کار نداشته باشین و سرک نکشین تو زندگی مردم....
راستی امسال از اون تابستونا میشه ها....این میاد و اون!!!! عجب حالی بده ها....
p.s:اولا بهادر خان هم تشریف بردن...دوما این Orkut عجب چیز خدا و اعتیاداوریه بخصوص اگه دم امتاحانا کشفش کنی.
نظرات 24 + ارسال نظر
شیما دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:21 ب.ظ http://طلوع

به به به به :) چه عجب :( آقا زلزله خیلی ماهایی که نبودیم و هم ترسوند ... من و نوشین بد دلمون خواست ایران باشیم :| آقا راستی خوشم میاد حرفتو پوست کنده میزنی هم ماهی خودمی دیگه :)
بعدشم تابستون خوش بگذره بهتون با سارا جای هم ماهیتو هم خالی کنیا :)
موفق باشی اولیس جان

mohamad دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:46 ب.ظ http://thebp.tk

سلام وبلاگ خوبی دارید
اگر می خواهید از طریق اینترنت کسب در آمد کنید حتما حتما به این وبلاگ سر بزنید www.thebp.tk . شما می توانید با یک ربع وقت گذاشتن در روز , در ماه چیزی حدود 100 هزار تومان کاسبی کنید! پس این فرصت طلایی را از دست ندهید چون شانس یک بار در وبلاگ شما رو زده

سارا دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:28 ب.ظ http://saara.persianblog.com

سلام بابی جونم
اول اینکه منم سکته کردم از زلزله. اگه زلزله شدید بیاد خدا کنه منم اونجا باشم و توی ترس و همه چی با عزیزانم همدرد.
خوشحالم که دارم میام ایران !
امتحاناتت را خوب بده ! مواظب خودت و عواطفت باش !
راستی می شه یه ایمیل سر گشاده به ما خاله زنکها بزنی خلاص بشیم؟؟

[ بدون نام ] دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:53 ب.ظ http://solh_unity

:))) خدا بود... من خندیدم کلی سر خاله زنک بازی:))) بای

امیرحسین-رهگذر ثانی سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:58 ق.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

۱-زلزله........ نگرانی تلخی بود که شیرین شد!
۲-امتحان!!!.....نگو......من این ترمم مشروطم!!
۳-خاله زنک بازی رو هستم!!!
۴-میان میخندیم!

نوشین سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:42 ق.ظ

من که هنوزم میترسم ... مخصوصا اینکه خودم اونجا نیستم ... :(
با سارا خوش بگذره ... یادتون نره جای نوشین جون رو خالی کنینااا :دی

سارا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:46 ق.ظ http://saara.persianblog.com

من ۲۱ JUNE می رسم !! ساعت ۶ و نیم صبح با British !!! نه تنها مسافرت تشریف نمی برید شما بلکه ۲ ساعت جلوتر بشت شیشه های فرودگاه می ایستی به انتظار !!! از فرداش هم من را می بری می گردونی !! مهمونی ؛ رستوران؛ کنسرت که بلیطش را خریدی از الان برام و و و .....
تا اول September هم می مونم !! فرفره ماشینت را هم درست کن حوصله ندارم صبر کنم !!!!

زهرا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:39 ق.ظ http://faryaaaaad.persianblogcom

زمین نلرز بچه نشسته بعد از مدتها درس بخوانه
زمین نلرز چون اگه بلرزی مردم را از خواب بیدار میکنن
زمین نلرز من نگران میشم ):
زمین نلرز .............
بچه جون چقدر بگم بشین پای درسات :)
اره والله :)) ........ کی باز تو کار تو خاله زنک بازی در اورده (بهت که گفتم بیام چیکار میکنم ......... داشته باشش :) )
اخ اخ اخ ...... گفتی تابستان :)) ......... میگم خیلی باهوشی .... کلی حال کردم !
مواظب خودت باش:*

سمن سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:16 ق.ظ

در ادامه صحبتهای سارا :قرار وبلاگی هم میاریش!زود هم نمیرین!

سمن سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:23 ق.ظ

وقتی زلزله اومد من و دوستام بیرون بودیم.داشتیم بحث میکردیم که بریم فرحزاد یا نه؟دیدیم زمین لرزید! فکر کردیم لرزش ماشینه!:))راه افتادیم دیدیم چند تا خانواده تو کوچه هستن و دارن های های گریه میکنن.گفتیم آخی! اینجا دعوا شده.یه کوچه دو کوچه ده تا کوچه رو رد کردیم دیدیم مردم تو خیابونن!گفتیم عجب دعوایی بوده.حتما قتل اتفاق افتاده که اینقدر شلوغه!اومدیم تو اتوبان دیدیم ماشینها همه ریختن تو خیابون!یهو فکر کردیم اا نکنه واقعا زلزله اومده؟زنگ زدم به مامانم!گفت کجایی؟کی میایی؟گفتم دو سه ساعت دیگه میام!دیدم حسابی عصبانی شد!گفتم راستی مامان زلزله اومده؟مامان هم گفت صبحت به خیر!!!!بدو بیا خونه! حالا خوبه غرب تهران هم بودیم و شدت زلزله بیشتر بودا!:))

کیمیاگر سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:32 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک جان،
حقا که زیبا بود.
ایشالا دیگه از این زمین لرزه ها نیاد.
خوش به حالتون که دور هم جمع میشید.
ما که نیستیم پس یادتون نره که جای ما رو هم خالی کنید.
ما هم صبر می کنیم که تو بیایی این جا و باز با هم خوش بگذرونیم.
شاد باشی...

بهار سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ق.ظ http://khaatoon.blogsky.com

دلبرکم ! میگن بازم قراره زلزله بیاد.دوستم که تو جلسه بوده میگه ده روز آینده رو نمون تهرون.اما خیلیهای دیگه هستن که همینجا هستن. منم میمونم .هر چه بادا باد. :) مواظب خودت باش.

پویان چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:04 ق.ظ

اقا!اولا:خاله زنک بازی رو خوب اومدی.....
دوما:این آهنگ رو بر دار..........حال منو بهم زد...........
سوما:گیر نده یادم رفت.

چشم تو چشم چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:58 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

خیلی بده اگه مردا هم خاله زنک بازی در بیارن ... خداییش ضایع نیست ؟

زهرا چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:36 ب.ظ http://faryaaaaad.persianblog.com

بچه جون بشین پای درسات ببینم ...... orkut چیه ....... بشین درس بخوان (حالا هی با اون صدات بگو باشه باشه ....... ولی اگه نخوانی یک چیزی میشه ها ..... از من گفتن ) :*

نازی چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:50 ب.ظ

خسته شدم اینقدر با هر صدایی شب پریدم ...بگو این زلزله پاشو از زندگیمون بکشه کنار!
درسرو که نگو وووووووی پایگاه روحانی
خاله زنکها هم که اگه نباشن پس کیو سوژه کنیم؟

کیمیاگر پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:58 ق.ظ http://mehrgol.persianblog.com

بابک،
کاملا در مورد Orkut باهات موافقم.
خوبه که درسها تم.م شده ها وگرنه همه رو می افتادیم این ترم آخری...

زهرا شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:43 ق.ظ http://pooooone.persianblog.com

هاهاها ..... همین دیگه هی عصبانی میشی ایران زلزله میاد :* ............ بعدشم رو قولم هستم (تو هم قولت یادت نره) ........ (خصوصی : یکم بشین رو نظریم فکر کن !!! )

آسوده شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:25 ب.ظ http://asoudeh.persianblog.com

سلام.چقدر سر این زلزله سر کار بودیماااا:))رراستی تو بلاگم گفتی تنها چیزی که میمونه خاطراته.همیشه همین خاطرات هم آدمو اذیت میکنه کاش اونا نبود:(راستی امتحانا رو بگو:((((

سارا یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:35 ق.ظ http://saara.persianblog.com

Orkut خیلی خفن ما رو گیر انداخته !! باید خودمو ترک بدم !!!
Is there a patch for it
اون کیه که قراره بیاد؟ بگو ما هم بدونیم دیگه !

سارا یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:35 ق.ظ http://saara.persianblog.com

این آخری نمونه بارزی ار خاله زنکی و فضولی بود !!!

[ بدون نام ] دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:38 ب.ظ http://solh_unity

از کار و زندگی افتادیم بابا با این ارکوت...

سارا سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:00 ق.ظ http://www.sara8.com

خوب بهت تبریک میگم که دوستات میان و دیدارها تازه میشه.. خوش باشید.. ارکات هم کلی اعتیاد آوره .. موافقم باهات...! ولی من احساس نزدیکی بیشتری میکنم تو ارکات با دوستام...!

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:02 ق.ظ

وای کاش زلزله میومد تو یکی میمردی تا با این قیافه اجقوجق
نمیدیدیمت.راجع به خاله زنک بازی هم تو یکی هیچی نکو که اوضاعت معلومه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد