چه حسی داشت این نوشته ات.. نوشته ای که بیش از صد بار برای خودم تکرار می کنم
خونه کوچیکت سیب نداشت - تا تو صدای گام های سنگینشو بشنوی - که ازت دور و دور تر شد - تا بفهمی که نبودنش چقدر سخته - و بفهمی ارزش بودنش رو !!
مشکله دخترک ان سیب نبود .مشکله او صداهایی بود که به دنبالش بود...
چه حسی داشت این نوشته ات.. نوشته ای که بیش از صد بار برای خودم تکرار می کنم
خونه کوچیکت سیب نداشت - تا تو صدای گام های سنگینشو بشنوی - که ازت دور و دور تر شد - تا بفهمی که نبودنش چقدر سخته - و بفهمی ارزش بودنش رو !!
مشکله دخترک ان سیب نبود .مشکله او صداهایی بود که به دنبالش بود...