تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...




گفتی،

            باور کردم،

اصرار کردی،
  
             شک کردم،

 قسم خوردی،

             دروغ گفتی...



       

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:39 ب.ظ http://shekoohi.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری
به ما هم سر بزن
مرسی

نیلوفر جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:25 ب.ظ http://jensiyat-e-gomshodeh.blogsy.com

اوضاع و احوالت چطوره؟

ملقب به عسل جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:48 ب.ظ http://30in.persianblog.com

یه کم جمله بندی اش ( خط آخر ) مشکل داره ! برام سوال پیش اومد که بعد از اینکه دروغ گفت چی شد .... ؟ تو چیکار کردی ؟!

امیرحسین شنبه 30 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:09 ب.ظ http://roozmare.blogsky.com

پشت سرم گفتی که من درگیر و قاطی پاتیم....
تف به مرامت عوضی٬از سرتم زیادیم!

رضا شنبه 30 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:31 ب.ظ http://ashkzendege.blogfa.com

سلام بابک جان.با اجازتون در جواب ملقب به عسل .بعد از اینکه دروغ گفت یه لگد پر ملات ازش خورد و گو رشو گم کرد.
شرمنده بابک جان اینجوری حرف میزنم اخه دلم پره از این حرفا به ما هم یه سر بزن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد