از بغض و فریاد خسته شده ام از دوباره ها بیزارم
دوست دارم بروم یک جای دور
از آنجا دستی تکان بدهم و تمام. این حال اکنون من است
تا چه پیش آید...
من و تو خیلی به هم شبیهیم، با اینکه یکبار بیشتر ندیدمت و چیز زیادی ازت نمیدونم، اما خیلی شبیهیم.شاید چون جای تورو گرفتم، شاید چون پا جای پای تو گذاشتم.هرکدوم دلایل خودمون رو داریم، اما نتیجه ای که تو گرفتی و من دارم میگیرم، تقریبا یه چیزه.حالا می تونی با خیال راحت، برگردی و یه نگاهی به من بندازی و بفهمی که چیزی از دست ندادی...من و تو خیلی شبیهیم.
رفتم دریا، نشستم و
دلضربه های عاشقانه ام را به رسم امانت به او سپردم
او امانتدار خوبی است
حرف ها را می برد توی خودش
می برد جایی که نا کس نیست پس از گشتی دوباره باز می گردد
من یه سربازم......این به خیلیها کمک میکنه
وقتی سربازیم تموم بشه، از ایران میرم......این به خیلیها کمک میکنه
از 6:30 صبح تا حداقل 13:30 قابل دسترسی نیستم......این به خیلیها کمک میکنه
شبها زود میخوابم......این به خیلیها کمک میکنه
قیافه ام به ساده لوحها میخوره......این به خیلیها کمک میکنه
تا یه جایی تحمل میکنم و بعدش قید همه چیز رو میزنم......این به خودم کمک میکنه
فرق دروغ و راست رو اغلب میفهمم......این به خودم کمک میکنه
همیشه مکانیزمهای مخصوصی برای درک واقعیت دارم......این به خودم کمک میکنه
اتفاق رو حس میکنم، یا حتی بو میکشم......این به خودم کمک میکنه
به قلمروی خودم حساسم، سگ رو به محوطه شیرها راه نمیدم! ......این به خودم کمک میکنه
پ.ن: سوال نپرسین، حوصله ندارم!
چشم نمیپرسیم چون قابل فهمیدنه
جملگی یه کرباسند سر و ته هم ندارند.دل قوی دار مرد که اینها هم میگذرند
یه دوستی دارم که عقیده اش این نیست که همه آدمها بد هستن مگه اینکه خلافش ثابت شه !!! اصلا این عقیده رو نداره ها !
بعدشم اینکه راس میگن که همه شون سر و ته یه کرباسند ! تو اصلا خودتو ناراحت نکنی یه وقت عزیزم !
خیلیها به خیلی چیزی فکر مکنن و خیلی چیزا کمکشون میکنه و خیلی کارا می کنن و ... - مهم اینه که تو راهی برای نگه داشتن حد و مرز قلمروت داشته باشی - که داری !
به سایت من یه سری بزن