تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

عید آمد و عید آمد...


دست بده در دست یار، خنده بزن بر بهار
غم رو فراموش بکن، میگذره این روزگار


می خواستم فحش بدم، نذاشتن.می خواستم اعتراضی بنویسم، نذاشتن.می خواستم منفی بنویسم، نذاشتن.اما خوب، نمی دونم چرا همیشه این نوستالژیکه هست.همیشه از یه روز قبل از عید می رم تو خودم، گاهی بغض این گلومو می گیره که ماشالله انقدر اینور اونور هستم، باید جلوی خودمو بگیرم و با یه لیوان آب یا چایی داغ بدمش پایین.از وقتی عقلم رسیده همینجوری بودم.شاید به خاطر عوض شدنه، شاید به خاطر دوره کردن تمام اتفاقات سال گذشتست، شاید به خاطر آدماییه که دیگه باهامون نیستن، یا آدمایی که هستن ولی خوب نیستن، یا حتی آدمایی که هستن اما به هر دلیلی دیگه نیستن.
بهر حال یه سال دیگه عوض شد، الهی شکر که الان که فکر می کنم می بینم مجموعا سال  خوبی بوده برام.آرامش داشتم، تا حدودی موفق بودم، غم و غصه آنچنانی نداشتم، اتفاق زیاد بدی نیوفتاد، از همه مهمتر یه سال از سربازیم گذشت! چرخید و چرخید و رسید به هنگامه سال ۱۳۸۷.یه سال مهم، شاید سال سرنوشت ساز.امیدوارم برای هممون سالی باشه پر از سلامتی باشه و خوشی و موفقیت و باهم بودن...

 
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبراللیل والنهار
یا محول الحال والاحول
حول حالنا الی احسن الحال

نظرات 1 + ارسال نظر
ملقب به عسل پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:50 ب.ظ http://30in.persianblog.ir

عزیزم ! سال نو مبارک عزیزم ! طبیعتا با حضور ِ من سال خوبی خواهی داشت ( مثل ِ سالی که گذشت ) عزیزم ! دوستت دارم عزیزم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد