پسر همسایه با بادکنک بنفش اش تو بالکن وایساده بود. بادکنک بنفش از دست اش ول شد و رفت پایین. با نگاهی متعجب بادکنک بنفش رو یه مدتی دنبال کرد. بعد هم برگشت رفت تو.
آره، وقتی افتاد باید ولش کنی که بره. حتی اگه
بادکنک بنفش باشه.
بابک
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 05:36 ق.ظ
مشکل ما آدما همیشه همینه تا وقتی چیزی برامون کار می کنه دنبالش می ریم بعد که کمی با چیزی که ما خواسیتم فرق پیدا کرد ولش می کنیم.. کاش می شد حتی اگه رفت یه جایی تو دلمون اون گوشه ها براش نگه داریم..
منم خیلی وقته ولم کردن افتادم ی گوشه کنار دیوار لای علفا آدما هر روز از کنارم رد میشن شاد غمگین همه درگیر خودشونن حس بدیه تنهایی بین کلی آدم بعضی وقتا دوسداری داد بزنی بگی منم هستم ولی میدونی که حوصله ی یک افتاده ی تنهارو ندارن
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اولا که باید محکم بگیریش که نیفته
بعد هم وقتی می افته یه تلاش اندکی می کنی که بگیریش
اما اگه نشد ، نشده دیگه
چرا حالا بنفش ؟؟
بنویس
مشکل ما آدما همیشه همینه تا وقتی چیزی برامون کار می کنه دنبالش می ریم بعد که کمی با چیزی که ما خواسیتم فرق پیدا کرد ولش می کنیم.. کاش می شد حتی اگه رفت یه جایی تو دلمون اون گوشه ها براش نگه داریم..
منم خیلی وقته ولم کردن افتادم ی گوشه کنار دیوار لای علفا آدما هر روز از کنارم رد میشن شاد غمگین همه درگیر خودشونن حس بدیه تنهایی بین کلی آدم بعضی وقتا دوسداری داد بزنی بگی منم هستم ولی میدونی که حوصله ی یک افتاده ی تنهارو ندارن