تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

تنهایی

نه، من خانه ای ندارم، حرفی نمانده است. دیوار و سقف خانه من، همین هاست که مینویسم. همین طرز نوشتن، از راست به چپ...

یه روزى سر این پسره لات دعوامون میشه !

Anything that can go wrong, will go wrong


درسته من مشکل دارم، درسته یه چیزهایی رو باید تو خودم حل کنم، درسته نباید بذارم یه سری تجربیات بد و آدمهای بدتر ذهن من رو نسبت به خوبیها تاریک کنند، اما...

اما یه چیزهایی هم دیگه قابل انکار نیستند. "بعضا" تکرار عادتهای یک نفر، تکرار تکیه کلامها، تکرار اصطلاحها، "لایک" کردنها و ... شاید هم "بعضا" اتفاقی نباشن. مسخره است، اصرار به نفی واضحات، خیلی مسخره است.

هیچ وقت شانس ازهیچی نیاوردم، تا میام فکر کنم همه چیز چقدر خوبیه، "بعضا" اتفاقاتی میوفته که بشاشه تو همه چیز. درسته من بد فکر میکنم اما ....

"بعضا" حلول "رمضان" وسط سرمای زمستان میتونه خیلی تلخ باشه. کاش "بعضا" میشد گذشته رو پاک کرد، این هم از شانس منه دیگه

سرما، راه دور و "بعضا" شک !

ای وای من



شاید بزرگ شدن یعنی همین دیگه. تجربه کردن تجربه های ممنوع. بازم یادآوری شد که زود قضاوت نکن، شاید خودت هم تو اون شرایط عکس العمل مشابهی نشون بدی.

باز هم عقیده دارم حقی نداره، هیچ حقی. خیلی وقته تموم شده و این مدت هم شاید از این طرف احترام بوده یا نایس بودن بی جا. از اون طرف هم مقایسه بدون اطمینان و فرار از تنهایی و ...

نمیدونم به کجا میکشه اما امیدوارم خراب نشه، یعنی خرابش نکنه، یه شانس بدیم بهش، زمان بدیم، بذاریم ببینیم چی از توش میاد بیرون چون آ بلیو ایت وود بی گریِت :)

"دهن گشاد" واژه مناسبی نیست اما صورت قشنگیه !


پل چوبی


روزی که فکر کردی یه چیزی رو از ته دل دوست داری هیچ وقت ولش نکن، ممکنه دوباره تکرار نشه...

آدم وقتی تو سن و سال توئه فکر میکنه بازم پیش میاد، باید ده پونزده سال بگذره تا بفهمه که همون یه بار بوده، که دیگه حالت خوب نمیشه، عشق یعنی حالت خوب باشه

کاش یکی اون موقع ها این چیزارو به من میگفت ...



ترس ابدی





نه...نچ...همینیست که هست. نمیشه دیگه آقاجون. ساک ات اند شات ده فاک آپ. نمیشه. داره پیش میاد دیگه. ساری!!! به نظر روزنه ای نمیاد. فقط یه معجزه...